کد مطلب: ۶۸۵۶
تعداد بازدید: ۱۸۸
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۲
سبک زندگی اسلامی | ۵
نمونه‌ی بارز معیشت بطر در دنیای امروز، زندگی جاری در دنیای غرب است که در عین بهره‌مندی از پیشرفته‌ترین ابزارهای زندگی، آن‌ها را در جهت توسعه‌ی لذّت و شهوت مادّی و تأمین خواسته‌های نفسانی به کار گرفته‌اند. مطابق آیه‌ی مورد اشاره، عاقبت داشتن چنین رویکردی به زندگی هلاکت جامعه است. با توجه به کلّی بودن معنای واژه‌ی هلاکت، از مصادیق این مفهوم زیستن در افسردگی، ناامیدی، به هم ریختگی، ناامنی، بی‌هدفی و پوچی است که در دنیای غرب به صورت گسترده رواج دارند.

بخش اوّل: کلیّات  و مفاهیم | ۴


ضرورتِ زیستن براساس سبک و روش


گذشت که انسان‌ها در نحوه‌ی مواجهه و برخورد با زندگی دو دسته‌اند؛ دسته‌ای زندگی را بستر تحقق امیال و گرایش‌های نفسانی می‌دانند، لذا از تمام ابزارها، ظرفیت‌ها و امکانات جریان حیات در مسیر تأمین لذائذ نفسانی و تحقّق خواست‌های شهوانی استفاده می‌کنند. مقابل این افراد و نگاهشان، صاحبان معیشت عقلانی قرار دارند که به زندگی فراتر از تأمین نیازهای اولیّه می‌نگرند. ایشان به جای سرسپردگی به احساسات و غرایز، عقل را زیربنای تصمیم‌گیری‌های خود قرار می‌دهند.
خدای سبحان در قرآن کریم ضمن بیان عاقبتِ کاردارندگان نوع نخست زندگی، از این سبک زندگی با عنوان «معیشت بَطَر» یاد کرده است:

«وَ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلاَّ قَلِيلاً وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ»[1]. یکی از معانی «بَطَر»

حاکمیت نابسمانی و به هم ریختگی بر جریان زندگی است که از بی‌ظرفیّتی مقابل نعمت، کوتاهی در انجام دادن وظیفه در قبال نعمت و به کارگیری نعمت در غیر محلّ خودش ناشی می‌شود:

«البطر دَهشٌ یَعتری الإنسانَ مِن سوءِ احتمالِ النعمةِ وَ قلّةِ القیامِ بِحقِّها وَ صَرفِها إلی غَیرِ وَجْهِها»[2].[3] براساس این معنا، افرادی که از تمام توانمندی‌ها، استعدادها و امکانات حیات دنیایی، برای تأمین خواسته‌های مادّی و تحقّق امیال نفسانی بهره می‌گیرند، افرادی‌اند که وظیفه‌ی خود را برابر نعمت‌های خدا انجام نداده و از آن به درستی استفاده نکرده‌اند؛ یعنی عوض بهره‌گیری از نعمت‌های پروردگار برای رسیدن به هدف خلقت و نقطه‌ی کمال آفرینش، آن‌ها را در غیر مسیر صحیح به کار گرفته‌اند.
نمونه‌ی بارز معیشت بطر در دنیای امروز، زندگی جاری در دنیای غرب است که در عین بهره‌مندی از پیشرفته‌ترین ابزارهای زندگی، آن‌ها را در جهت توسعه‌ی لذّت و شهوت مادّی و تأمین خواسته‌های نفسانی به کار گرفته‌اند. مطابق آیه‌ی مورد اشاره، عاقبت داشتن چنین رویکردی به زندگی هلاکت جامعه است. با توجه به کلّی بودن معنای واژه‌ی هلاکت، از مصادیق این مفهوم زیستن در افسردگی، ناامیدی، به هم ریختگی، ناامنی، بی‌هدفی و پوچی است که در دنیای غرب به صورت گسترده رواج دارند.
در مقابل، رویکرد شرایع توحیدی از جمله دین مبین اسلام به زندگی، معیشت عقلانی یعنی زیستن براساس عقل است. در آیات آغازین سوره‌ی مبارک اعراف پس از تأکید بر حق بودن میزان الهی در قیامت و بشارت به صاحبان میزان‌های سنگین و هشدار به صاحبان میزان‌های سبک:

«وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ»[4] جریان آفرینش انسان، امر خداوند به سجده‌ی ملائکه و سرپیچی شیطان به تفصیل آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ»[5]. خدای سبحان پیش از بیان این جریان به مُکنت اعطایی به انسان در زمین و فراهم ساختن معایش برای زندگی دنیایی او اشاره کرده است:

«وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُونَ»[6]. «معایش» جمع «معیشت» به معنای چیزهایی است که انسان با آن‌ها زندگی می‌کند: «المَعِیشَةُ ما یُتَعَیَّشُ مِنهُ»[7]. بی‌تردید کاربرد هیچ‌چیز در جریان حیات به اندازه‌ی عقل نیست، چه استفاده‌ی صحیح از تمام چیزهایی که زندگی را ممکن می‌سازند و در آیه‌ی مزبور از آن‌ها به «معایش» تعبیر شده با بهره‌گیری از عقل میسّر می‌شود. در مقابل، بهره نگرفتن از عقل زندگی را در ورطه‌ی هلاک و نابودی قرار می‌دهد.
امیرمؤمنان علی(ع) نیز برترین سرمایه‌ی وجودی انسان را عقل او برشمردند که اگر ذلیل و خوار شود او را عزیز گرداند؛ اگر بیفتد بلندش کند؛ اگر کم شود به راه راست هدایتش کند؛ اگر سخن گوید او را استوار و پابرجا کند:

«أَفْضَلُ حَظِّ اَلرَّجُلِ عَقْلُهُ؛ إِنْ ذَلَّ أَعَزَّهُ؛ وَ إِنْ سَقَطَ رَفَعَهُ؛ إِنْ ضَلَّ أَرْشَدَهُ؛ وَ إِنْ تَكَلَّمَ سَدَّدَهُ».[8]
از بدیهی‌ترین رهنمودهای عقل، ضرورت داشتن سبک و روش در زندگی است. به بیان دیگر لازمِ تحقّق واقعی معیشتِ عقلانی، زیستن براساس یک سبک و روش و انتخاب یک نظام رفتاری است، از این رو انتخاب سبک زندگی یک ضرورت و راهبرد عقلی است.
مطابق همین معنا در تعابیر و اصطلاحات اسلامی از رهنمودهایی که به تدبیر جریان زیستن در عرصه‌ی گذار زندگی مربوط‌اند با عنوان «عقل معاش» و از راهبردهایی که درباره‌ی حیاتِ پس از مرگ و زیستن در عرصه‌ی ثبات‌اند با عنوان «عقل معاد» تعبیر شده است. بنابراین عقل معاش، تنها به معنای پول درآوردن و پول خرج کردن نیست؛ بلکه این اصطلاح سبک و روش زیستن در دنیا را برای انسان بیان می‌کند، چنانکه مقام معظم رهبری در سخنان خود پیرامون سبک زندگی، جزئیات جاری در متن زندگی را با عقل معاش مرادف دانستند.[9]


 اصول کلی اجرای سبک زندگی دینی


در صدر بحث ملاحظه شد که از منظر اسلام و در بیان قرآن و عترت(ع)، ماهیّت و حقیقت زندگی یک حرکت و پیمایش است. به طور طبیعی هر حرکتی باید در یک بستر و مسیر انجام شود. نیز روشن شد که تعیین جاده‌ی حرکت و بستر راهپیمایی برای رسیدن به کمال و قرب در پیشگاه حق باید از وحی برگرفته شود.
در آیات قرآن کریم از جاده‌ی حرکت به سوی ذات اقدس پروردگار با عنوان «صراط مستقیم» یاد شده است، از جمله در سوره‌ی فاتحه‌ی الکتاب از خداوند می‌خواهیم که ما را به صراط مستقیم هدایت کند:

«إهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ».[10] خدای سبحان در جای دیگر با یادآوری عهد و پیمانی که از انسان‌ها گرفته، صراط مستقیم را عبادت و بندگی ذات اقدس خود بیان فرموده است:
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لاَّ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»[11]. معنای این سخن این است که قدم نهادن در مسیر بندگی پروردگار با گام گذاشتن در جاده‌ی حرکت به سمت کمال و تقرب الی الله مرادف است. پس زندگی براساس سبک دینی آن زیستنی است که بر پایه‌ی عبودیت و بندگی خداوند شکل گیرد؛ به این معنا که مهم‌ترین اصل برای پی‌ریزی سبک زندگی دینی، محور قرار دادن عبادت و بندگی خداوند در زندگی است.


خودآزمایی


1- سبک زندگی «معیشت بَطَر» را شرح دهید و نتایج این سبک زندگی را بیان کنید.
2- معنی و مفهوم «عقل معاش» را به طور کامل شرح دهید.

 

پی نوشت ها


[1]. سوره‌ی قصص، آیه‌ی ۵۸. «و چه بسیار از شهرها و آبادی‌هایی را که بر اثر فراوانی نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاک کردیم. این خانه‌های آن‌هاست (که ویران شده) و بعد از آنان جز اندکی کسی در آن‌ها سکونت نکرد و ما وارث آنان بودیم»
[2]. المفردات، ص۱۲۹.
[3]. دیگر معانی «بَطَر» در ادامه‌ی مباحث ملاحظه خواهند شد.
[4]. سوره‌ی اعراف، آیات ۸و۹. «وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آن‌ها) در آن روز، حقّ است. کسانی که میزان‌های (عمل) آن‌ها سنگین است، همان رستگاران‌اند و کسانی که میزان‌های (عمل) آن‌ها سبک است، آنانی‌اند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما می‌کردند، از دست داده‌اند».
[5]. سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۱۱. «ما شما را آفریدیم. سپس صورت‌بندی کردیم. بعد به فرشتگان گفتیم: برای آدم خضوع کنید. آن‌ها همه سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجده‌کنندگان نبود».
[6]. سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۱۰. «ما تسلّط و مالکیّت و حکومت بر زمین را برای شما قرار دادیم و انواع وسایل زندگی را برای شما فراهم ساختیم اما کمتر شکرگزاری می‌کنید».
[7]. المفردات، ص ۵۹۶.
[8]. غررالحکم، ص۵۰.
[9]. ر.ک: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه‌ای (KHAMENEI.IR)، بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۲۳/۷/۱۳۹۱.
[10]. سوره‌ی فاتحه، آیه‌ی ۶.
[11]. سوره‌ی یس، آیات ۶۰ و ۶۱. «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است * و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید احمد علم الهدی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: